هفته 34
سلام عزيز دل مامان خوبي فدات شمممممممممممممممممممممممم؟ دلم برات يه ذره شده جيگر طلا 25/9/91 ساعت 11:30 وقت دكتر داشتيم بابا رفتيم ولي تا ساعت 1:30 نشستم تا نوبتم بشه عزيزم نميدوني چه برفي ميومددددددددددددددددددددددد از پشت شيشه داشتم نگاه ميكردم هر چي به بابا گفتم بزار برم پايين ببينم نزاشت كه نزاشت خلاصههههههههههههههههههه نوبتم شد رفتم داخل و وزنم كرد 65 بودم فشارمم پايين بود دكتر آزمايشمامو گفت خوبه خداروشكر قند نداشتم بعد هم رفتم دراز كشيدم براي سونو بازم آقاي دكتر مانيتورشو سمت من نياورد تا تورو ببينم بعد صداي قلبتو برام گذاشت كلي حال كردم بعد گفت حركاتت خوبه كه من گفتم حركت زياد ميكني ولي لگد نميزني زياد اونم گفت بايد هر يك ساعت ...